آموزش تجوید1

ساخت وبلاگ

* تلفظ صحيح ده حرف متفاوت با فارسي

1) «ثاء»

به صورت نوک زباني ادا مي شود يعني در حالي که نوک زبان با دندادنهاي جلو در بالاي آرواره تماس دارد هوا را به بيرون مي دميم که نبايد صداي سوت شنيده شود.

2) «حاء»

باگرفتگي در حلق ادا مي شود مانند کسي که مي خواهد پوست تخمه را با فشار هوا ازحلق خارج کند.(از وسط حلق ادا مي شود)

3) «ذال»

مانند حرف ثاء نرم ونوک زباني ادا مي شود.

4) «صاد»

مانند سين ولي پر حجم ادا مي شود در واقع ريشه ي زبان به کام بالا نزديک مي شود .(نبايد صداي سوت شنيده شود)

5) «ضاد»

از تماس کناره زبان با دندانهاي آسياي بالا ازهر دو طرف(دندانهاي آسياي بالا سمت چپ يا دندانهاي آسياي بالا سمت راست)ادا مي شود .ضاد مانند دالِ پر حجم(دالِ مُخَفَم) ادا مي شود.

6) «طاء»

مانند حرف ت ولي پر حجم(ريشه ي زبان به کام بالا نزديک مي شود) ادا مي شود.اين حرف قوي ترين حرف عربي است.

7) «ظاء»

مانند ذال ولي پرحجم ادا مي شود يعني از تماس نوک زبان با دندانهاي آرواره بالا ايجاد مي شود وريشه زبان به کام نزديک مي شود.

8) «عين»

از وسط حلق نرم ادا مي شود گويي که صدا کش مي ايد.

9) «غَين»

حرف (غين) از محل حرف خاء از ناحيه ي حلق ادا مي شود ولي صداي آن نرم . کشيده و دنباله دار است وحالت خراش وخشونت حرف خاء را ندارد.

10) «واو»

لب ها به حالت غنچه در مي ايد وصداي واو ازميان دو لب خارج مي شود و دندان ها هيچ تماسي با لب ندارند.

*تلفظ حرکات عربي

 حرکت فتحه-َ(1

از صداي -َ فارسي بلند تر وکشيده تر است .

نکته : زماني که بر روي حروف استعلاء(ص . ض . ط . ظ . خ . غ . ق) قرار مي گيرد صداي ان شبيه به صداي آ در فارسي مي شود البته نه به آن شدّت .

حرکت کسره- ِ 2)

مانند یاء مدی( ئي) ولي با کشش کوتاه تر (نصف کشش ئي) خوانده مي شود.

حرکت ضمه –ُ (3

مانند او در فارسي ولي کشش کمتري دارد.

*صفات حروف

استعلاء: ميل ريشه زبان به سقف دهان در اين حالت حرف درشتتر وپر حجمتر ادا مي شود که به اين حالت تفخيم گويند.

حروف استعلاء:(ص,ض,ط,ظ خ,غ ق )چهار حرف اوّل درشت ترند

استفال: عکس استعلاء است یعنی میل ریشه زبان به دور شدن از سقف دهان اين حروف ترقيق مي شوند يعني نازک ونرم ادا مي شوند.

نکته: استعلاء از صفات اصلی وذاتی حروف است ودر حالت های مختلف مفتوح, مکسور, ساکن و... کم یا زیاد نمی شود بلکه تفخیم این حروف تغییر می کند ومیزان آن متفاوت است که در قسمت احکام حروف آمده است

حروف استفال:همه ي حروف بجزحروف استعلاء

قَلقَلَه: رها شدن حرف از مخرجش در حالت سکون .

حروف قلقله : ق ,ط,ب, ج,د هنگامي که ساکن باشند؛اگر در وسط کلمه باشند ضعيفتر است از زماني که در انتهاي حرف قرار دارد مثلاًقلقله در قاف يَقبَلُ از اَلحَقّ

غنّه

صوتي که از فضاي خيشوم(بيني)خارج مي شود حروف ميم و نون داراي اين صفتند.بعداً به طور مفصل در باره ی غنّه بحث می شود.

احکام حروف*

 

تفخيم و ترقيق:تفخيم به معني پر حجم ودرشت ادا شدن حرف و ترقيق به معني کم حجم و نازک ادا شدن حرف است.

حروف استعلاء تفخيم (پرحجم) وحروف استفال بجز لام و راء ترقيق مي شوند.

نکته: تفخيم حروف استعلاء به تر تيب ميزان تفخيم از زياد به کم

1) حرف (استعلاء) همراه با الف مدي آ خوانده مي شود قالَ

2) حرف (استعلاء) مفتوح قَتَلَ

3) حرف (استعلاء) مضموم قُتِلَ

4) حرف (استعلاء) ساکن يَقتُلُ

5) حرف (استعلاء) مکسور قِيلَ,قِتالٍ

* تفخيم وترقيق الف مدي:

تابع حرف ماقبل خود است يُقالُ (تفخيم مثل آ در فارسي)؛يَشَاء(ترقيق مثل ياء مدي«ئي»ولي باکشش کمتر)

نکته: درکلمه مَجريها (سوره ي هود-آيه ي41) الف مدي بعد از راء(روي ياء ) اماله ي کبري مي شود يعني تا حد زيادي به ياءمدي ميل مي کند طوريکه عملاً کسره ي کشيده ي فارسي تلفظ مي شود.يعني مَجرِها شنيده مي شود

*تغليظ (تفخيم) وترقيق لام

در لفظ جلاله ی اللّه اگر ماقبل لام فتحه يا ضمه با شد تغليظ واگر کسره باشد ترقيق مي شود ؛لام در ساير کلمات ترقيق مي شود.

اَللّهُ , اِنَّ اللّهُ " تغليظ" ودر کلماتي چون لِلّهِ , بِسمِ اللّهِ , حَلالاً " ترقيق" مي شود.

**تفخيم وترقيق راء

-راء متحرکه ي مفتوح ومضموم (رَبِّ,رُحَماء ,مُنتَشِرٌ,يَسيراً)

-راء ساکنه ماقبل مفتوح يا مضموم (يَرضي, قُربانٍ)

-راءساکنه ماقبل ساکن ماقبل مفتوح يا مضموم (عَشر,عُسر)

-راءساکنه ماقبل الف مدي يا واو مدي (نار,اَبصار, نُور,غَفُور) 

تفخيم مي شوندکه بجز حالت راء متحرکه مابقي در حالت وقف پديد مي آيد.

استثناء*

در حالت راءساکنه ماقبل ساکن ماقبل مفتوح يا مضموم اگر حرف ماقبل را ء حرف ياء بود ترقيق مي شود (خَير,غَير)

-راءمتحرکه ماقبل مکسور

- راء ساکنه ماقبل مکسور

-راءساکنه ماقبل ساکن ماقبل مکسور

-راء ساکنه ماقبل ياء مدي

 ترقيق مي شوند.

استثنائات : راء ساکنه ماقبل مکسور که بعد از آن حرف استعلاء بيايد تفخيم مي شود.(مِرصاداً,قِر طاسٍ

راء ساکنه ماقبل مکسور بعد از همزه ي وصل تفخيم مي شود.اِرجِعُونِ, رَبِّ ارجِعُونِ

نکات

1-حرفي که بر سر الف مدي بيايد مفتوح (رازِق) حرفي که بر سرواو مدي بيايد مضموم (رُوحُ) حرفي که بر سرياء مدي بيايد مکسور(ريحُ)است.

راء مشدد مانند راء متحرک است (حُرِّمَت ترقيق ؛ مِرَّه تفخيم 

* ادغام

  مُتَماثِلَين: ادغام دو حرف يکسان که اولي ساکن وديگري متحرک: قَد دَخَلُوا

  متجانسين:دو حرف هم مخرج

  الف )باء در ميم ساکنه(اِرکَب مَعَنا) تنها در قران از اين نمونه است

  ب) ت ,د, ط در يکديگر(اولي ساکن و دومي متحرک):قَدتَبَیَّنَ

  ج) ث,ذ,ظ در يکديگر(اولي ساکن و دومي متحرک) :یَلهَث ذلِک

متقاربين

الف)لام ساکن در راء

 ب)نون ساکنه در ل, ر

 ج ) قاف در کاف: (اَلَم نَخلُقکُم در سوره ی المُرسلات آیه ی 20 تنها کلمه ازاین نوع ادغام)

اگر حرف ساکن سکت داشت به جای ادغام,اظهار می شود

این نوع ادغام که حرف مدغم ساکن است را ادغام صغیر گویند.

* ادغام کبیر

اگر حرف مدغم متحرّک باشد ؛ادغام کبیر گویند که در کتابت قرآن رعایت شده است وبه صورت ادغام شده نوشته شده است ونباید بجز آنها ادغام کبیر شود.:مثلاً مَکَّنی در حقیقت مَکَنَنی بوده است.

*احکام نون ساکنه وتنوين

تنوين و نون ساکنه /حکمش بدان اي هوشيار//کز خواندنش زينت بود/اندر کلام کردگار//در يرملون ادغام کن /در حرف حلق اظهار کن//در نزد با قلب به ميم /در مابقي اخفاء کن

*نکات

کلمات قنوان, صنوان, دنيا, وبنيان استثناً اظهار مي شوند یعنی اگر نون ساکنه وحرف یرملون در یک کلمه با شند نون ساکنه اظهار می شود

حرف حلق شش بود اي با وفا /همزه و ها عين و حا غين و خا (به ترتيب دوبه دو از انتهاي حلق وسط حلق وابتداي حلق ادا مي شود)

وقتي قلب (تبديل) به ميم شد , ميم حاصل شده اخفاء مي شود

ادغام در حروف يمون با غنّه همراه است و در حروف ل ,ر بدون غنّه است

در هنگام وصل حوف مقطعه در سوره های یس و القلم نون ادر واو ادغام نمی شود بلکه اظهار می شود :یس وَالقُرآنِ الحَکیم و ن~ والقَلَمِ وَما یَسطُرونَ

نکته :وقتي مي خواهيم دو حرف ساکن را به هم وصل کنيم بايد به حرف اول يک کسره افزود که به آن کسره ي عارضي گويند.

وقتي نون ساکن يا تنوين به همزه ي وصل رسيد اين حالت بوجود مي ايد يعني وصل کردن نون ساکن به حرف بعداز همزه ي وصل که آن هم ساکن است؛نون ساکن يا نون تنوين يک کسره ي عارضي مي گيرد.(بَيِِّنَتٍ الَّتي=بَيِنَتِن ِ لَّتي به جاي بَيِنَتِن لَّتي

- در واقع هر تنوين يک نون ساکنه در خود دارد -ً=اَن,-ٍ=اِن,-ٌ=اُن

نکته:برای اخفاء صحیح نون ساکنه باید به محض شروع اخفاء بدون تماس زبان با دندانها زبان را به مخرج حرف بعد نزدیک می کنیم بدون آن که , حرف(بعد از نون ساکنه) را ادا کنیم.همزمان بخش عمده ی صوت را به فضای بینی منتقل می کنیم واین حالت(غنّه) را به اندازه ی دو حرکت ادامه میدهیم(یعنی به ادازه ی کشش طبیعی یک کلمه ی دو حرفی مثل فی یا ما و...)

*احکام ميم ساکنه

ادغام:ميم ساکنه در ميم ادغام مي شود که با غنّه همراه است.کَم مِن

اخفاء:ميم ساکنه حرف باء اخفاء مي شود مِن بَعد ,اَنتُم بِه

اظهار: ميم ساکنه در ساير حروف اظهار مي شود.

-نبايد به ميم حرکت داد

-بايد سريع ادا شود وروي آن مکث نشود

-نبايد بين ميم ساکنه وحرف بعد صوت قطع شود

اَشَدِّ اظهار:اظهار ميم در حروف ف _و دقت بيشتري نياز دارد تا در ف تفخيم ويا در واو ادغام نشود ولي اين به آن معنا نيست که براي اين کار به ميم حرکت دهيم يا صوت را قطع کنيم بلکه بعد از اداء ميم ,بدون اين که لبها به شدّت از هم جدا شوند با ظرافت لب رابه مخرج حرف بعد منتقل مي کنيم.

*نحوه ي صحيح اخفاء ميم

لبها را بسيار به هم نزديک کنيد ؛همزمان بخش عمده ي صوت را از فضاي بيني خارج کنيد.آنگاه حرف باء را ادا کنيد.

*غنّه:

-موارد غنّه:  

  نون وميم مشدد(اِنَّ-مِنّا-ثُمَّ)

  ادغام ميم ساکنه در ميم

  ادغام نون ساکنه در چهار حرف يمون(مَن يَشاء)

  تمامي موارد اخفاء با غنّه همراه است.

-کميت غنّه: منظور ميزان کشش است که به اندازه ي دوحرکت است ؛به ميزان (زمان)کشش طبيعي کلمه ي دو حرفي مثل ما ,في ويا ذو

!کيفيت غنّه و مراتب آن:منظور شدت آن است نه ميزان کشش

*مَد: 

مد از دو عامل تشکيل شده است (1)حرف مد ؛(2)سبب مد

حرف مد:الف مدي (آ),ياء مدي(ئي), واو مدي (او):کلمه ي آتُوني شامل سه حرف است

سبب مد: سبب معنوي - سبب لفظي

سبب معنوي:لا در لفظ توحيد (لآ اله الّا اللّه -لآ اله الّا هو -لآ اله الّا اَنتَ) و لا نافيه (لآ رَيبَ - لآشيهً)

*ميزان مد معنوي چهار حرکت است

سبب لفظي:همزه و سکون ونيز تشديد که در آن يک سکون نهفته است

*انواع مد

1) مد اصلی یا طبیعی: پس از حرف هیچ سببی از مد نیامده است. میزان مد طبیعی دو حرکت است 

مثال: نُوحیها (منظور از دو حرکت در اینجا این است که واو مدی به اندازه ی دوبرابر کشش طبیعی ضمه«-ُ»؛ و یاءمدی را به قدر دوبرابر کشش طبیعی کسره «-ِ»؛ والف مدی به اندازه ی دو برابر کشش طبیعی فتحه «-َ»بکشیم.

*در برخی کتب یک حرکت را معادل زمان بستن یا باز کردن انگشتان دست با سرعت معمولی است و در نتیجه دو حرکت معادل زمان بستن و باز کردن انگشتان دست با سرعت معمولی است.

2) مد فرعی یا غیر طبیعی: پس از حرف مدی یکی از اسباب مد «سکون(تشدید) یا همزه » آمده است.

* انواع مد طبیعی وشرح آن

 1» مد متصل : سبب مد "همزه" و حرف مدی وسبب مد که همزه است ؛ در یک کلمه اند.الف مدی در کلمه ی "جاءَ"

میزان کشش آن 4,5 و6حرکت است قاری مجاز است به هر سه شکل عمل کند ولی اگر اولین نمونه را مثلاً 5 حرکت کشید باید مابقی را مانند آن عمل کند(رعایت توازن در مد ,که باید رعایت شود) .

*اگر سبب مد که همزه است ؛ ساکن بود باید 6 حرت کشیده شود.

2» مدمنفصل : سبب مد "همزه" و حرف مدی وسبب مد که همزه است ؛ در دو کلمه ی جدا از هم است.مد یاء مدی در عبارت "فی اَنفُسِهِم"

میزان آن2,4 و5 حرکت است.

*باید توازن رعایت شود

*نباید میزان کشش آن بیشتر از مد متصل شود؛کمتر یا مساوی با آن.(مثلاً اگر مد متصل را 4 حرکت کشید نباید مد منفصل را 5 حرکت بکشد

3» مد بَدَل : سبب مد "همزه" است و "قبل" حرف مد آمده است. الف مدی در کلمه ی امَنوا و یاء در ایمان ونیز واو در اُوتوا

*میزان کشش آن همان میزان مد طبیعی است

# علت نامگذاری این است که در واقع این حرف مد همزه ی ساکن بوده که به حرف مدی تبدیل شده است . امَنُوا=اَءمَنُوا

4» مد لازم : سبب مد سکون است ولی سکون ذاتی کلمه نه سکونی که هنگام وقف ایجاد می شود که "بعد" از حرف مد آمده .مثل اَلآنَ «سکون روی لام سبب مد است» شدید هم می تواند سبب مد لازم شود.مثل :اَلضّالین

اندازه ی آن 6حرکت است

*در سوره ی آل عمران که باحرف مقطعه ی الم (الم اللّه ُ لا اِلهَ اِلّا ...) شروع شده؛ در صورت وقف در آخر آیه ی 1باید در یاء میم ,مد لازم رعایت شود ولی هنگام وصل دو نکته وجود دارد:

الف)باید سکون ذاتی میم به فتحه تبدیل شود و خوانده شود الف لام میمَ اللّهُ....

ب) در این حال می توان آن را به قصر(2حرکت) یا به مد لازم (6حرکت) خوانده شود.

5» مد سکون عارضی: اگر پس از حرف مد, سکون عارضی واقع شود مدسکون عارضی پیش می آید.سکون عارضی , سکونی که جزء کلمه نیست ولی موقع وقف در آخر کلمه می آید. تُکَذِّبآن

میزان آن 2,4 ویا 6 حرکت است و توازن باید رعایت شود.

6» مد لین : واو ساکنه ماقبل مفتوح و یاء ساکنه ی ماقبل مفتوح که حرف بعد از آن ساکن باشد مانند یَومٍ=یَوم؛بَیتِ=بَیت؛یاء عین در کهعص و حم عسق به ترتیب در سوره های مریم وشوری آمده وتنها نمونه های مد لین در قرآن که سبب مد سکون لازم است و در سایر موارد سکون عارضی است

میزان آن مانند مد سکون عارضی است

*میزان مد در عین در حروف مقطعه ی ذکر شده (یاء عین در کهعص و حم عسق)6حرکت است.

*وقف ,سکت ,قطع

وقف:قطع صدا هنگام تلاوت وتجديد نفس و سپس ادامه ي تلاوت

سکت:قطع صدا هنگام تلاوت وبدون تجديد نفس ادامه ي تلاوت

قطع: انصراف از ادامه ي تلاوت ؛در وسط آيه جايز نيست,ودر انتهاي آيه انجام ميشود و در صورتي که بخواهد ادامه بدهد با استعاذه ( اعوذ باللّه ... شروع)(ابتدا) کند

-موارد سکت در قرآن

کهف آيه ي1در هنگام وصل به آيه ي 2:

عِوَجاً*قَيِّماً(عدم سکت باعث مي شود اين اشتباه پيش آيد که قيماً صفت عوجاً است يعني قيّم(استوار, مستقيم)صفت عوج(کجي)شود!)

يس آيه ي52:

مَرقَدِنا*هذا(عدم سکت باعث مي شود ضمير هذا اشاره به مر قدنا حساب ضود حال آنکه اشاره به وعده ي الهي است وممکن است عبارت ...ما وَعَدنا الرَّحمن به معنی نفي بر وعده ي خدا شود!)

مطففين آيه ي14:

کَلّابَل*رانَ(عدم سکت و ادغام کلمه ي بَرّان را مي سازدکه مفهوم آيه را نمي رساند)

قيامه آيه ي27:

وَقيلَ مَن*راقٍ(مانند قبلي کلمه ي مَرّاقَ ساخته مي شود)

وقف ابدال *

ت گرد (هاء تأنیث)مثل رحمةُ=رحمه در وصل به ت ودروقف به ه «هاء ساکنه» خوانده می شود

وقف بر تنوین نصب(-ً

در وقف به الف مدی تبدیل می شود مگر نصب بر ت گرد که ه خوانده می شود.ماءً=ماءآ ؛ رَحمَةً=رحمه

*وقف اسکان 

در سایر موارد حرکت حرف آخر تبدیل به ساکن می شود

*انواع دیگری هم وجود دارد ولی این سه نوع اصلی اند وپر کابرد

هر وقت کسی این آیات را به "طور کامل" تلاوت کند یا بشنود "یک" سجده بر قاری ومستمع واجب می گردد که نباید آن را به تأخیر انداخت.

این آیات 4 موردند:

سوره ی سجده ایه ی 15(اِنَّما یُؤمِنُ بِآیاتِنا ...)

سوره ی فصّلت ایه ی 37(وَمِن آیاتِهِ اللَّیلُ والنَّهارُ ...) 

سوره ی نجم ایه ی آخر(فَاسجُدوا لِلّهِ ...) 

سوره ی علق ایه ی آخر(کَلّا لا تُطِعهُ ...)  

*نکات

اگر آیه را گوش ندهد بلکه صدای آن به گوش او برسد سجده واجب نمی شود

گوش دادن از نوار یا سی دی یا نوار ضبط شده ای که از صدا وسیما پخش می کند؛ سجده واجب نمی شود ولی اگر به طور پخش مستقیم از بلندگو یا از صدا وسیما سجده واجب می شود.

اگر شنیدن به طور واضح نباشد و به صورت همهمه باشد سجده واجب نمی شود.

درسجده ی واجبه ی تلاوت, روبه قبله بودن,طهارت, پاک بودن پیشانی, داشتن غسل یا وضو و پوشیده بودن عورت "لازم نیست" ولی باید بر چیزی سجده کند که سجده بر آن صحیح باشد.

*خواندن ذکر در این سجده واجب نیست ولی این ذکر مستحب است:

« لا اِلهَ اِلّا االلّهُ حَقاً حَقاً, لا اِلهَ اِلّا االلّهُ ایما ناً وَ تَصدیقاً, لا اِلهَ اِلّا اللّهُ عُبُودِیَّتً وَ رِقّاً,سَجَدتُ لَکَ یا رَبِّ تَعَبُّداً وَ رِقّاً, لا مُستَنکِفاً ولا مُستَکبِراً, بَل اَنَا عَبدٌ ذَلیلٌ خائِفٌ مُستَجیرٌ »

 

کانون فرهنگی جوانان انصار المهدی ...
ما را در سایت کانون فرهنگی جوانان انصار المهدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : جوانان انصار المهدی ansarolmahdi بازدید : 747 تاريخ : چهارشنبه 17 خرداد 1391 ساعت: 22:36